تماشا کن ،تماشا کن،چه بی رحمانه زیبایی
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه می شود
عقربه ها دو تا یکی می پرند
اما اگر نباشی
تاوان دستپاچگی های ساعت را من باید پس دهم
جانم را می گیرند ثانیه های بی تو...
این روزا همش بیرون بودیم و شبا هم تو هیئت ..توام که عاااشق د َدَ
محیط هیئت و زنجیر زناشو خیلی دوست داشتی .. کلی نگاشون می کردی و سینه می زدی
به زنایی که نشسته بودن می خندیدی اوناهم بهت شکلات میدادن
عاااشق طبل هاشون شده بودی وقتی میرفتی تو مردونه همش دلت می خواس بری کنار طبل ا
از این طرفم مردا رو میدیدی می گفتی بابا
روز 8 محرم رفتیم بیرون که سر یه میدون همه جمع شده بودن اولش خواب بودی ..بعدشم بیدار شدی و
اینور اونورو نگاه کردی و سینه زدی .. تو تلویزیونم زنده نشونت داده .. فیلمتم کیمیا ( دختر دایی مامانی )
ضبط کرده ولی هنوز خودمون ندیدیم
این عکسا مال اون روزه
روز تاسوعا بیرون بودیم کلی راه رفتی .. آخرشم دیگه خسته شدی خوابت برد
اینام عکسای تاسوعا
الهی که من دورت بگردم عزیزکم ..
ماهان و بابایی
چنتا عکس از روزی که از از جشنواره علی اصغر برگشتیم مونده..
دندوناتووومثل باب اسفنجی جلوی بلوزته
قربون خنده هات بشم من .. عمر منی تووووو عزیزکم .. عاااشق این عکسم
وقتی می خوای یه چیزیو از رو زمین برداری اینجوری خم می شی
دیگه تقریبا می تونی خودت راحت بشینی وقتی وایسادی
گاهی وقتام وقتی نشستی بدون کمک می تونی خودت وایسی
چنتا کلمه جدیدم یاد گرفتی
کاکائو : تاتائو عمو : عَ م
بپر بپر : ببر ببر
وقتی می گیم زبونت کو فوری زبونتو در میاری
یه چراغ قوه هم هست که خودت بهش می گی برق وقتیم روشنش می کنیم واست هی میگی نوورر
نورشو هی می ندازی جلوپاتو خودت دنبالش میری
زندگی بدون تو معنی نداره .. با وجود توئه که شیرین تر شده
همیشه بمون مرد کوچولوی من
خیلی خیلی دوست دارم
خدایا
به خاطر بودنت ، و حضور ماهان باز هم شکر به درگاهت