20 ماهگیت با تاخیر مبااارک فرشته ی من

سلام عزیزکم

کلی وقته که می خوام بنویسم واست اما هی جور نمی شد

قربون شکل ماهت بشم من که اینقده دوست دارررم 

فدای قلب مهربونت بشم

دوره چشمای معصومت بگردم که وقتی زل می زنی تو چشمام اندازه یه دنیا آروم می شم 

ویتامین زندگی من

دوست دارم یه جوری بنویسم که اگه یه موقع اینا رو خوندی همشونو درک کنی

بفهمی که از ته قلبم اینا رو نوشتم

که حتما اینجوریه 

عشق زندگی من کلی با احساس ه

طاقت گریه کسی رو نداره .. وقتی کسی دست میزاره رو چشماش فوری می دویه و دستشو بر میداره و می گه گریه نکن

اگه اون طرف مامان باشه که دیگه واویلا .. 

موقع خواب یا کلا هر موقع که بتونی میاد دستشو میزاره رو گردن مامانی و بو می کشه

عاااااشقتم یعنی اینقده لوسی

و اینکه 20 ماهگیت با تاخیر چند روزه مباااارک قشنگم .. ایشالله 120 سالگیت قربوووونت برم من

جمله هایی که می گه و الان یادمه رو می نویسم :

یه نی نی هست از رو کتاب می خونه مثلا :

می گه : بریم نی نی کتاب بقونه ( بخونه )

تو کوچه ی بابا جون اینا ( بابای بابا ) دارن یه ساختمان میسازن 

دسته بابا جون رو می گیری می گی : بریم ببینیم تَ دَ کتوره اومده

بعد میری یه یک ساعتی وایمیسی ترکتور نگاه کردن

کلی وقتا داستان تعریف می کنی از ترکتور :

تَ دَکتور اومده بـــــــــَ د  ، ماتین بِوزوگ اومد  

تَ دَکتوره خالی کنه ( منظوزه بارشه )

و .... در کل عااااشق ترکتوره خرااااااب

شعر ماشینه باری رو کلا خودش می خونه .. 

وقتی یهو یه صدایی میاد هر جا هست یهو وایمیسه می گه : صدا چیه ؟؟ ( با یه صدای نازک که خوردن داره )

جدیدا هم خیلی چیزا رو که می بینه می گه این چیه ؟؟؟

بهش می گم خدا منو قربونت کنه می گه : بیا الله ( ایشالله )

و در کل اینکه من هلاک این بچم 

خدا خودش همیشه واسمون نگهش داره .. سالم و سلامت

دیگه همیناااا 

یادم نیست

حالا بریم سراغ عکسااا

یعنی در به درتم عشقم

تو به تنهایی برایم یه جمعیتی

به تنهایی یه شهری

یک کشوری

ومن به اندازه ی 

چند میلیون نفر به تو وابسته ام ...!

بازی تو حیااااط 

ایم موتور یکی از آهنگااش صدای ماشین پلیسه 

اول از آهنگاش میترسید .. بعدش که یکم ترسش ریخت 

هی می رفت آهنگ ماشین پلیسشو می زد می گفت:

ماشین پلیس میمار می کنه ( چی کار می کنه ) ایو ایو ایو 

این ماشینم خیلی وقت نیست خریده 

و حسااااابی دوسش داره

قبلش داشت ماست می خود جلو بولوزش واسه همین ماستیه

یک روز در گردش

اینجاا آفتاب افتاده تو چشمش 

الهی دورت بگردم خوردنی من

چشمااااشوو از بالای عینک

خوردن داری تووو

جووووووووووووووووووووووووونم

قربون چشمای خوابالودت بشم

داره مداد تراش می کنه

یک روش نشستن برای تلویزیون دیدن

خدا نوشت : ممنونم که هستی .. خودت مواظب ماهکم باش .. از همه ی بدیها دورش کن

خودت هواشو داشته باش

ما سپردیمش دست خودت