بزرگ مرد کوچک من...
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟ پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم تنهاییت برای من ... غصه هایت برای من ... همه بغضها و اشكهایت برای من .. بخند برایم بخند آنقدر بلند تا همه بشنوند صدای خنده هایت را... صدای همیشه خوب بودنت را... عزیز روزگار من بزرگ شدنو مرد شدنتو روز به روز داریم به چشم می بینیم این بهترین دلخوشی ، بهترین آرامشه حرفایی که می زنی و کارایی که می کنی حسابی ذوق زدمون می کنه وقتی هستی فقط و فقط با تو سرگرمیمو حواسمون به توئه هر کلمه ای رو که می گیم تکرار می کنی مثل ایناا...
نویسنده :
س.ح.ر
20:12